کاش میشد
به خورشید حکم کنم
،از خانه اش بیرون نیاید، نتابد
...وقتی دیدارمان میسر نیست
به خورشید حکم کنم
،از خانه اش بیرون نیاید، نتابد
...وقتی دیدارمان میسر نیست
هر دم از روی تو نقشی زندم راه خیال....با که گویم که در این پرده چه ها می بینم
Posted by گلناز at 17:55
|