Saturday 8 March 2008

...یازده

آرزوهایم خسته اند. بس که من امانشان نمی دهم. صبح تا شب، شب تا صبح
می شمارمشان مبادا کم شوند! ...آرزوهایم خسته اند. بس که من قول دادم
واقعیشان کنم و نکردم و باز دوباره قول دادم و ... آرزوهایم خسته اند و حق
دارند که خسته باشند. آنقدرها نپخته و نارس نیستند که من برای به دنیا آوردنشان
این پا آن پا می کنم... آرزوهایم خسته اند...ء